تصادف
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوري می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.
وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه:
- آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!
مرد با هیجان پاسخ میگه:
- اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه!
بعد اون خانم زيبا ادامه می ده و می گه:
- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه. مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن كه مي تونه شروع جريانات خيلي جالبي باشه رو جشن بگیریم!
و بعد خانم بطری رو به مرد میده.
مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن.
زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد.
مرد می گه شما نمی نوشید؟!
زن لبخند شيطنت آميزي مي زنه در جواب می گه:
- نه عزيزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشيم !!!
حافظ و دختر لر
گفتم: غم تو دارم
گفتا : سی چی برارم
گفتم: که ماه من شو
گفتا: بووات درارم!
گفتم زمهر ورزی ، رسم وفا بیاموز
گفتا: به لنگ کفشی چشاتِ در میادj !!!
اولین دوره المپیک لرها، موسوم به “لرمپیک” با رشته های زیر آغاز شد: - شنای با مانع، - کشتی پروانه، - پرش روی نیزه، - شیــــــــــرجه روی چمن، اسب سواری با سگ
ترکه یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه لر بوده
نبرد رستم و لر:
چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
پاسخ لره : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!
اس ام اس های جالب زناشوئی در فرهنگ غرب
Every man should get maed some time after all
happiness is not the only thing in life
هر مردی باید یکروزی ازدواج کنه،چون شادی تنها چیز زندگی نیست !.
.
Bachelors should be heavily taxed
It is not fair that some men should be happier than others
Oscar Wilde
برای مجردها باید مالیات سنگینی مقرر شود
چون این انصاف نیست که بعضیها
شادتر از بقیه زندگی کنند
اسکاروایلد
بقیه را در ادامه مطلب پایین بخوانید
زن وشوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر مخفی نمیکردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد.در همه ی این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود و در مورد جعبه فکر نمی کرد. اما بالاخره یکروز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند.
بقیه داستان را در ادامه مطلب پایین بخوانید
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.
خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد.
شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟
روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
*********************************************
قاضی دادگاه، آدم شیادی که مال مردم را بالا می کشید محکوم کرد که روی الاغ سوار کنند و در همه جای شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم کلاشی است و کسی به او پول ندهد.
در پایان روز صاحب الاغ از او کرایه خواست.
یارو با پوزخند گفت: مرد حسابی! خودت از صبح تا حالا داری فریاد می زنی که من پول مردم را بالا می کشم، حالا با چه امیدی از بنده کرایه الاغت را مطالبه می کنی؟!
*********************************************
شخصی که خیلی ادعای پهلوانی می کرد رفته بود خون بده. وقتی کیسه خون را آوردند که خونش را بگیرند.
به پرستار گفت: آبجی! کیسه چیه؟ لوله بیار که به همه خون برسه.
ولی بعد از اینکه یک کیسه خون داد از حال رفت و 4 تا کیسه خون بهش زدند تا به هوش بیاد.
وقتی به هوش آمد، بدون اینکه به روی خودش بیاره به پرستار گفت: دیگه کسی خون نمیخواد؟!
*********************************************
می گویند یک روز جرج بوش با لباس غواصی به عمق 200 متری اقیانوس رفته بود.
یک کوسه به طرفش آمد و از او پرسید: ببخشید! شما آقای بوش رئیس جمهور آمریکا هستید؟
بوش با تعجب پاسخ داد: آره، ولی تو از کجا مرا شناختی؟
کوسه خندید و گفت: آخه دیدم به جای کپسول اکسیژن، کپسول آتش نشانی به پشتت بسته ای!!
*********************************************
به شخصی گفتند: زود باش زود باش جشن عروسی شروع شده.
گفت: به من چه؟
به او گفتند: عروسی پسر خودت است.
طرف به یارو گفت: پس به تو چه؟!
*********************************************
دو تا آفریقایی با یه نفر سومی وسط بیایون بودن در همین حال و هوا بودن که یدفعه آفریقایی یه چراغ جادو پیدا می کنه.
بعد غوله می یاد بیرون و به آفرقایی میگه یه آرزو کن.
آفریقایی میگه: منو سفید کن.
تا اینو میگه سومی میزنه زیر خنده آفریقایی میگه: چیه برای چی میخندی؟
سومی گفت: همینجوری.
بعد غوله به آفریقایی دومیه گفت: تو چی می خوای؟
آفریقایی گفت: منم سفید کن .
دوباره سومی میزنه زیر خنده .
آفریقایی گفت برای چی میخندی؟
سومی باز گفت: همینجوری.
نوبت سومی میشه. غوله ازش می پرسه: تو چی می خوای .
سومی میگه: این دوتا رو سیاه کن.
آخرین فیلم در حال ساخت سینمای ایران : زندگی پیامبران با حضور افتخاری علی دایی در نقش حضرت نوح
مهم نتيجه نيست مهم برد و باخت نيست مهم نشون دادن قدرت و اقتدار مليست، مهم جوانمردانه بازي کردن است. ستاد ماست مالي کردن باخت تيم ملي فوتبال
یارو قهرمان شنا ميشه ازش ميپرسند از کجا شروع کردي ميگه والا ما که امکانات نداشتيم , از زمين خاکي
تلویزیون داشته گل خدادادعزیزی رو به استرالیانشون میداده یارو تماشا میکرده .دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون میدن یارو شاکی میشه میگه : حالا اونقدر نشون بده تا یه دفعه اون دروازه بان بگیردش
یارو چراغ قوه میسازه که با نوره خورشید کار میکنه!
فری داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز! ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!
تهرانیه داشت واسه ابادانیه خالی می بست می گه من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه …. ابادانیه می گه : ولک مگه سگت کلید نداره ؟؟؟؟
به یارو میگن بن بست روتعریف کن.میگه:میری … میری… دیگه نمیری!
اصفهانیه میره دکتر. دکتره بعداز معاینه کامل میگه: آقا تقریباً همه اورگانهای شما خرابند! من تعجب می کنم شما چه جوری تا حالا زنده موندین!؟ اصفهانیه: خب، آخه تا حالا نیومده بودم دکتر!!!!
از آدم خسيسي پرسيدند: بزرگ ترين آرزويت چيست؟ خسيس جواب داد: کچل شوم تا ديگر هرگز پول سلماني ندهم.
نه جونم! از بی کاری گفتم یه SMS بدم!
آروم زُل بزن به گوشیت...
خوب... فقط می خواستم بگم دیوونه ى همین نگاهتم!
از شنبه درون خود تلنبار شدیم / تاآخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم / جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم!
از وزارت کشاورزی مزاحمتون می شم...
شما به عنوان بهترین چغندر سال انتخاب شدید!
فقط کسی معنی دلتنگی را می فهمد، که طعم وابستگی را چشیده باشد.
اگه کسی بهت گفت خوشگلی، اول یه لبخند ملایم بزن...
بعد با مشت بزن تو چونش تا دیگه مسخرت نکنه!
این اس ام اس رو فرستادم تا کارمندای مخابرات گشنه نمونن.
اگه يه پروانه نشست رو شونت، حتما بكشش... اون بي سليقه همون بهتر كه بميره!
تو سیب سرخ کدامین درخت پرتقالی که هر دانه انارت به سرخی گیلاس های درخت موز است ای گلابی من؟
دریاها نماد فروتنی هستند. در نهاد خود کوه های بلندتر از خشکی دارند، ولی هرگز آن را به رخ نمی کشند.
اگه عشقت کورم کنه مهم نیست، حس بودنت قشنگتر از دیدن دنیاست.
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم
حدیث عشق من و تو،حدیث ابر بهاریست،تو از قبیله لبخند،من از قبیله اندوه.فضای فاصله صد آه،فضای فاصله صد کوه،تو از سپیده و نوری،من از شقایق گلگون.
بدون اراده متولد می شویم،با حیرت زندگی میکنیم و سپس با حسرت میمیریم،اما آنچه که هرگز فروغش رنگ فنا نمی پذیرد دوستی های پاک و بی آلایش است.تقدیم به بهترین.
اول از روی ادب ای گل خوشبو سلام
دوم از روی محبت به تو دارم پیام
بی تو ای دوست گذر از جهان زندان من است
تا تو هستی در برم زندان گلستان من است
امروز رفتم دکتر، گفت رگهای قلبت بسته شده...
شرمنده، دیگه راهی برای بیرون اومدنت نیست!
اندازه یه کامیون زنبور عسل دوست دارم، اگه جرات داری برو بشمار!
اساتید و بزرگان ادبیات فارسی برای اینکه در آینده ای نه چندان دور، بعضی از ضرب المثل های اصیل ایرانی - به علت وجود بعضی از لغات و اصطلاحات - از بین نروند، تصمیم گرفتند که برخی از این ضرب المثل ها را به گونه زیر بازسازی کنند:
بیفستراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!
موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!
آب در "آب سرد کن" و ما تشنه لبان می گردیم!
آب که سر بالا میره، قورباغه "هوی متال" میخونه!!!
پرادو سواری دولا دولا نمیشه!
نابرده رنج گنج میسر نمی شود --- مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد
"کافی میت" نخورده و دهن سوخته!
اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!
گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!
پاتو از پارکتت درازتر نکن!
هری پاتر آخرش خوشه!
قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!
گیرم پاپی تو بود فاضل --- از فضل پاپی تو را چه حاصل
ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!
ادکلن آن است که خود ببوید --- نه آنکه فروشنده بگوید
ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!
بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!
یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom)
سرش بوی پیتزای سبزیجات میده!!!
آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!
واحد ها نه از بین میروند و نه پاس میشوند
بلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال میابند !
قلمراد اینا از قرنها پیش با فناوری نانو آشنا بودند !
نانو خیار ، نانو گوجه ، نانو رب ، نانو هندوانه
نانو خربزه ، نانو ماست ، نانو آبدوغ ، نانو بادمجان !
و همچنان پیشرفت ادامه دارد !
.
.
.
.
قلمراد زنگ میزنه خونه نامزدش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟
نامزدش میگه: آره. قلمراد میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!
ای رنگ لبت قرمز / در قلب منی هرگز
شعار بزرگ ژاپنیها:
اگر یک نفر می تواند کاری را انجام دهد,
تو هم می توانی آن را انجام دهی.
اگر هیچ کس نمی تواند کاری را انجام دهد,تو باید آن را انجام دهی.
نسخه ایرنی این شعار:
اگر کسی می تواند کاری را انجام دهد, اجازه بده آن را انجام دهد.
اگر کسی نمی تواند کاری را انجام دهد,
چرا ما وقتمان را برای آن تلف کنیم؟
کی میگه جنس مردا خرابه ؟
زن با عصبانیت پای تلفن : “این موقع شب کدوم گوری هستی تو؟!”
مرد : “عزیزم ، اون فروشگاه طلافروشی رو یادته
که از یه انگشتر الماس نشان ش خوشت اومده بود و گفتی برات بخرم
اما من اون روز پول نداشتم ولی بهت گفتم که روزی حتما
این انگشتر مال تو میشه عزیزم…؟! “
زن با صدای ملایم و خوشحالی بسیار : ” بله عشقم…”
مرد : “من تو رستوران بغل دستیش دارم شام میخورم!”
دیکتاتور کیست !؟
بچه ای است ۲ ساله
که ۲۰ نفر مجبورند به خاطر اون کارتون نگاه کنند!
از سخنان قصار حیف نون :
هر چی کمتر بهش بیشتر فکر کنی ، بیشتر دردش کمتر میشه!
( کالسکه )
واژه ای است که یک اصفهانی ،
هنگام تست یک میوه کال بکار میبرد !
زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری
و یک عمر لوازم جانبی آنرا !
چهار جمله که حوا نمی تونسته به ادم بگه:
1- آدمت می کنم
2- از شوهر مردم یاد بگیر
3- من قبل از تو 100 تا خواستگار داشتم
4- میرم خونه مامانم
2- کچلها میتوانند با خیال راحت شیشه اتومبیل را پایین بکشند و از
جریان هوا لذت ببرند.
3-آنها به راحتی میتوانند برای رفتن به مهمترین مهمانیها هم از
موتورسیکلت استفاده کنند.
5-کچلها غصههایشان کمتر است و مثل
بقیه هر روز نگرانی ریزش موهایشان را ندارند.
6- و بالاخره اینکه کچلها استرسهایشان ذخیره نمیشود!
من چشم می گذارم و می شمارم
حالا چه تو پشت لبخندت باشی یا نباشی
و اسم کوچکت را صدا بزنم یا نزنم
هر جا که باشی
حتی خالی از من دوستت دارم را
سک سک میکنم.
آنروز که جمال پخش می کردند کجا بودی؟
گفت : در صف کمال
رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند
درختان میوه خود را نمی خورند
خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند
ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند
گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد
نتیجه :
زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .
اتوبوس متوقف خواهد شد، اما شما پیاده روی به سمت هدف را ادامه دهید . . .
همانقدر به مردان انرژی میدهد که جمله “دوستت دارم” به زنان . . .
آقای محترم
به عشقت از سر مهربونی
نگو توله سگ!
خانم محترم
به عشقت از سر مهربونی
نگو کره خر!
هم توله سگ یه روز بزرگ میشه
پاچه میگیره!
هم کره خر بلاخره یه روز خر میشه
جفتک میندازه!
این روزها
همه ی آدم ها درد دارند
درد پول،درد عشق
درد تنهایی...
این روزها
چقدر یادمان می رود
زندگی کنیم...!
وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را ديد که در کنار درب نشسته بود و گريه می کرد. مرد نزديک دختر رفت و از او پرسيد : دختر خوب چرا گريه می کنی ؟
دختر گفت: می خواستم برای مادرم يک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت :با من بيا٬ من برای تو يک دسته گل خيلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.
وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضايت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نيست!
مرد ديگرنمی توانست چيزی بگويد٬ بغض گلويش را گرفت و دلش شکست. طاقت نياورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کيلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هديه بدهد.
شکسپير می گويد: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همين امروز به من هديه کن!
دنیا را بغل گرفتیم گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد
خوابمان برد بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردها یش شده ایم-
اینجا در دنیای من، گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمی درند
به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...
اجازه ... ! اشک سه حرف ندارد ... ، اشک خیلی حرف دارد!!!
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!
این روزها به جای" شرافت" از انسان ها *
فقط" شر" و " آفت" می بینی !*
راســــــتی،
دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام...!
"حــــال مـــن خـــــــوب اســت" ... خــــــوبِ خــــوب
میدونی"بهشت" کجاست ؟
یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب !
بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری...
وقتی کسی اندازت نیست
دست بـه اندازه ی خودت نزن...
این روزها "بــی" در دنیای من غوغا میکند!
بــیکس ، بــیمار ، بــیزار ، بــیچاره بــیتاب ، بــیدار ، بــییار ،
بــیدل ، بـیریخت،بــیصدا ، بــیجان ، بــینوا
بــیحس ، بــیعقل ، بــیخبر ، بـینشان ، بــیبال ، بــیوفا ، بــیکلام
،بــیجواب ، بــیشمار ، بــینفس ، بــیهوا ، بــیخود،بــیداد ، بــیروح
، بــیهدف ، بــیراه ، بــیهمزبان
بــیتو بــیتو بــیتو......
ماندن به پای کسی که دوستش داری
قشنگ ترین اسارت زندگی است !
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ...